گنجور

 
۴۸۲۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۶۶۰

 

... دلداری سفینه به گرداب می کنی

ما همچو داغ لاله سیه روزگار و تو

سیر سمن فشانی مهتاب می کنی ...

صائب تبریزی
 
۴۸۲۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۲۱

 

در چمن چون باغدار لاله گون خود گذشت

غنچه گل از سر یک مشت خون خود گذشت

صائب تبریزی
 
۴۸۲۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۳۳

 

تا ز می چهره گلرنگ تو افروخته است

جگر لاله عذاران چمن سوخته است

صائب تبریزی
 
۴۸۲۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۳۷

 

از رگ ابر هوا دسته سنبل شده است

از گل و لاله زمین یک طبق گل شده است

صائب تبریزی
 
۴۸۲۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۰۴

 

از شراب لاله گون همت دوبالا می شود

هر که نوشد آب این سرچشمه رعنا می شود

صائب تبریزی
 
۴۸۲۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۱۴

 

چنین از می گر آن سیب زنخدان لاله گون گردد

سرانگشت سهیل از زخم دندان جوی خون گردد

صائب تبریزی
 
۴۸۲۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۵۰

 

هر داغ درین لاله ستان خیمه لیلی است

هر خار بنی پنجره شمع تجلی است

صائب تبریزی
 
۴۸۲۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۹۶

 

می مدام دل لاله را سیه دارد

خدا ز عافیت دایمی نگه دارد

صائب تبریزی
 
۴۸۲۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۳۰۲

 

به روی لاله و گل هر که می نمی نوشد

فسرده ای است که خونش به خون نمی جوشد

صائب تبریزی
 
۴۸۳۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۱۳

 

سوز داغ دلم ای لاله تو نشناخته ای

ورقی چند به بازیچه سیه ساخته ای

صائب تبریزی
 
۴۸۳۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۴۳۷

 

روزگاری شد دل افسرده دارم در بغل

جای دل چون لاله خون مرده دارم در بغل

صائب تبریزی
 
۴۸۳۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۵۰۲

 

اگر چه لاله طورست روی روشن او

چراغ روز بود با بیاض گردن او

صائب تبریزی
 
۴۸۳۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۵۱۰

 

چند غم از دل به اشک لاله گون شوید کسی

تا به کی از ساده لوحی خون به خون شوید کسی

صائب تبریزی
 
۴۸۳۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » ابیات منتسب » شمارهٔ ۶

 

فزود تیرگی خاطر از ایاغ مرا

بنفشه گل کند از لاله چراغ مرا

صائب تبریزی
 
۴۸۳۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » ابیات منتسب » شمارهٔ ۲۱

 

چو داغ لاله مرا در حدیقه هستی

به پاره دل و لخت جگر مدار گذشت

صائب تبریزی
 
۴۸۳۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » ابیات منتسب » شمارهٔ ۶۲

 

بر سینه نعل و داغم بس لاله و گل من

تا کی نگه چرانم در باغ و راغ مردم

صائب تبریزی
 
۴۸۳۷

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۱۵

 

زین دودمان ندیدیم خونگرمی شراری

باید در آتش افکند چون لاله دودمان را

از بس که آشیان بود بر عندلیب ما تنگ ...

طغرای مشهدی
 
۴۸۳۸

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۲

 

باران سنگ فتنه اگر دیرتررسد

از خود چو لاله رخنه برآرد ایاغ ما

نخل از چه ره بلند شود گل کجا دمد ...

طغرای مشهدی
 
۴۸۳۹

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۷

 

گر بود بند قبا از موی گل باریکتر

می کند همرنگ داغ لاله پهلوی ترا

طغرای مشهدی
 
۴۸۴۰

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۳۷

 

... نسیم نرگس مستت کند چون شهرپیمایی

به جای لاله روید ساغر سرشار در صحرا

طریق اختلاط شهریانم یاد می آید ...

طغرای مشهدی
 
 
۱
۲۴۰
۲۴۱
۲۴۲
۲۴۳
۲۴۴
۳۶۲