مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۸
... هر روز به دولتت به از دینه ماست
گر چرخ و هزار چرخ در کینه ماست
غم نیست چو مهر یار در سینه ماست
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۸
گویند که صاحب فنون عقل کل است
مایه ده این چرخ نگون عقل کل است
آن عقل که عقل داشت آن جزوی بود ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲۸
نه چرخ غلام طبع خود رایه ماست
هستی ز برای نیستی مایه ماست ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۳
... داند که هر آنچه آید از کارگه است
بر زاده چرخ و چرخ چون جرم نهی
کاین چرخ ز گردیدن خود بی گنه است
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۳
آن کس که ز چرخ نیم نانی دارد
وز بهر مقام آشیانی دارد ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹۸
آن لحظه که از پیرهنت بوی رسد
من خود چه کسم چرخ و فلک جامه درد
آن پیرهن یوسف خوشبوی کجاست ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴۵
... شد حامله از شادی و صد غنچه بزاد
زین غلغله ای فتاد در انجم و چرخ
در غلغله چشم ماه بر نجم فتاد
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵۵
ای روز برآ که ذره ها رقص کنند
آن کس که از او چرخ و هوا رقص کنند
جانها ز خوشی بی سر و پا رقص کنند ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۶۶
این سر که در این سینه ما میگردد
از گردش او چرخ دو تا میگردد
نی سر داند ز پای و نی پای از سر ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۳۲
چشمی که نظر بدان گل و لاله کند
این گنبد چرخ را پر از ناله کند
میهای هزارساله هرگز نکنند ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۲۲
زان آب که چرخ از آن بسر می گردد
استاره جانم چو قمر می گردد ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۸۰
گر چرخ ترا خدمت پیوست کند
مپذیر که عاقبت ترا پست کند ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰۴
کی غم خورد آنکه شاد مطلق باشد
وان دل که برون ز چرخ ازرق باشد
تخم غم را کجا پذیرد چو زمین ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۶۱
... آتشدل و خونخواره و خونریز بود
با چرخ و ستارگان به استیز بود
در بحر رود چو آتش تیز بود
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳۲
... امروز منم مطربت ای شمع طراز
وز چرخ بود نثار و قوال انداز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۶۹
... ای شب تو برون میای از کتم عدم
خورشید تو خویش را بدین چرخ بدوز
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۸۰
... چون دولت تو منم ز ادبیر مترس
از چرخ چو آن ماه ترا همراه است
گر روز بگاهست وگر دیر مترس
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۸۵
... این آب حیات دان و آن آب سبیل
در چرخ نیابی تو نشان عاشق
در چرخ درآیی بنشانهای رحیل
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱۱
آن خوش سخنان که ما بگفتیم به هم
در دل دارد نهفته این چرخ به خم
یکروز چو باران کند او غمازی ...
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱۴
... آن لحظه که ساکن و خموشم چو زمین
چون رعد به چرخ میرسد فریادم