×
۳۰۱
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸ - جمال کعبه
... بهار من اگرت با خزان نبردی بود
قطار سرو و گل و نسترن سپاهت بس
چنین که شعله زدت شهریار آتش شوق ...
۳۰۲
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵ - به سروناز شیراز
... یاد شد از معبد زرتشت دری باز به من
بانی کلک فریدون به قطار از شیراز
بار زد قافله شکر اهواز به من ...
۳۰۳
شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸ - ماه سفرکرده
... آهسته که تا کوکبه اشک دل افروز
سازم به قطار از عقب قافله راهی
خواهم به گدایی به در غرفه ات آیم ...