سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۸ گفتم که مگر دل ز تو برداشتهایم معلوم شد ای صنم که پنداشتهایم امروز که بی روی تو بگذاشتهایم دل را به بهانهها فرو داشتهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات میگوید که گویی دلش را از معشوق جدا کرده است، اما در واقع مشخص میشود که او هنوز به یاد اوست. امروز که بدون چهره محبوبش سپری شده، دلش به بهانههای مختلف مشغول شده است.
هوش مصنوعی: گفتم شاید دل را از تو دور کردهایم، ولی مشخص شد ای معشوق، که این فقط یک تصور بوده است.
هوش مصنوعی: امروز که تو را در کنار خود نداریم، دل را به بهانهها مشغول کردهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سودا بوده است آنچه پنداشتهایم
دردا که به هرزه عمر بگذاشتهایم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.