سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶۷ گفتم خود را ز خس نگهدار ای چشم خود را و مرا به درد مسپار ای چشم واکنون که به دیده در زدی خار ای چشم تا جانت برآید اشک می بار ای چشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از چشم خود میخواهد که از غم و زخمها آن را نگهداری کند و خودش را به درد نسپارد. همچنین، وقتی که غم و رنج به دلش میزند، از چشم میخواهد که اشکهایش را بریزد و این احساسات را بیان کند.
هوش مصنوعی: به چشمم گفتم که مراقب خودت باش و از من مراقبت کن، لطفاً به من زحمت و درد نده.
هوش مصنوعی: حال که با نگاه خود به من نگریستی، ای چشم! تا زمانی که جانت به بیرون بیاید، اشک بریز، ای چشم!
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.