سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۱ در هجر توام قوت یک آه نماند قوت دل من جز غمت ای ماه نماند زین خیره سری که عشق مه رویانست اندر ره عاشقی دو همراه نماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در غم دوری تو، دیگر نمیتوانم آه بکشم و دلخوشیام جز غم تو، ای ماه زیبا، باقی نمانده است. از این عشق و شیفتگی، در راه عاشقی هیچ یاری برایم نمانده است.
هوش مصنوعی: در غیبت تو، دیگر جانی برای آه کشیدن ندارم و تنها حسرت و غم تو باقی مانده است، ای ماه زیبا.
هوش مصنوعی: از شدت شگفتی و دیوانگی عشق به چهرههای زیبا، در راه عشق، هیچ دو نفر به همراه نمیمانند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل خستهٔ سال و بستهٔ ماه نماند
فانی شد و از نیک و بد آگاه نماند
از بس که فرو رفت به اندیشهٔ تو
اندیشهٔ غیر را در او راه نماند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.