خواجه سلام علیک آن لب چون نوش بین
لعل شکروش نگر سنبل خور جوش بین
تا که بر اسب جمال گشت سوار آن پسر
جلمهٔ عشاق را غاشیه بر دوش بین
جزع وی و لعل وی خامش و گویا شدند
جزعی گویا نگر لعلی خاموش بین
بیدل و بیجان منم در غم هجران او
خواجه سلام علیک عاشق مدهوش بین
هست سنایی ز عشق بر سر آتش مدام
گشته دل او کباب جانش پر از جوش بین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و طراوت معشوق اشاره میکند و او را با توصیفاتی شگفتانگیز مانند لبهای همچون نوش و لعل توصیف میکند. هنگامی که جوانی با جمال به اسب عشق سوار میشود، تمام عاشقان با شگفتی به او مینگرند. شاعر همچنین از حال دل خود در غم دوری معشوق میگوید و ابراز میکند که همچون سنایی، در آتش عشق میسوزد و دلش همواره در جوش و خروش است. در نهایت، عشق و دلتنگی شاعر به خوبی حس میشود.
هوش مصنوعی: سلام ای آقای بزرگوار! آن لب همچون نوشی است و به رنگ لعل میدرخشد. نگاه کن به جمال و زیباییاش که به مانند سنبل در حال خودنمایی است.
هوش مصنوعی: زمانی که آن پسر بر اسب زیبایی سوار شد، مشاهده کن که چگونه گروهی از عاشقان با یونیفورم و زینتهای خود در اطراف او هستند.
هوش مصنوعی: یکی از گلهای زیبا و معجزهآسا، در حالی که خاموش و ناچیز به نظر میرسد، میتواند پیامهایی عمیق داشته باشد. در عوض، معنای درونی و غنای این گل، بهنوعی در سکوت آن نهفته است و این سکوت میتواند زبانی گویا باشد، گواهی بر زیبایی و ارزش آن.
هوش مصنوعی: من مانند درخت بید و بیحالم از درد جدایی او، ای آقا، سلام بر تو، عاشق دلسوختهای را ببین.
هوش مصنوعی: سنایی از عشق در حال سوختن است و دلش مثل کباب در آتش میسوزد؛ جان او پر از احساس و تلاطم و هیجان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواجه سلام علیک آن لب چون نوش بین
توشهٔ جانها در آن گوشهٔ شبپوش بین
پیش رکابت جمال کیست گرفته عنان
چرخ جفا کیش بین لعل وفا کوش بین
گردش ایام دوش تعبیهای ساختست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.