شمارهٔ ۱ - در نعت حضرت رسول (ص): ای ذروه لامکان مکانت - معراج ملایک آستانت
شمارهٔ ۲ - رایت سلطان اویس: گر در خبیر به زور بازوی حیدر گشاد - بس که ازین قلعه را سایه حی در گشاد
شمارهٔ ۳ - حقه لعل : خندهای زد دهنت تنگ شکر پیدا کرد - سخنی گفت لبت لولوتر پیدا کرد
شمارهٔ ۴ - تعزیت خور: دوستان روز وداع است فغان در گیرید - دل به یکبارگی از جان و جهان برگیرید
شمارهٔ ۵ - مدح و ثنای راستین: جام صبوح میدهد نور و صفای صبحدم - گویی آفتاب وش نور فزای صبحدم
شمارهٔ ۶ - داغ نیستی: کوس رحیل میزند ای خفته ساربان - برخیز و زود رو که روان است و کاروان
شمارهٔ ۷ - در لافتی: ای زمینت آسمان عالم بالا شده - در هوایت آسمان چون ذره اندر وا شده
شمارهٔ ۸ - سیل حادثه: بر سرای کهنه دلگیر دنیا دل منه - رخت جان بردار و بار دل درین منزل منه
شمارهٔ ۹ - زوال آفتاب: ای سپهر آهسته رو کاری نه آسان کردهای - ملک ایران را به مرگ شاه ویران کردهای
شمارهٔ ۱۰ - خدنگ مصایب: ای صبحدم چه شد که گریبان دریدهای - وی شب چه حالتی است که گیسو بریدهای