گنجور

 
سلمان ساوجی

زلف سیهت که بر مهت می‌پوید

در باغ رخت سنبل و گل می‌بوید

بر گوش تو سر نهاده و اندر گوشت

احوال پریشانی ما می‌گوید

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode