خام خم را ز لبت، رنگ اگر وام کنند
زاهدان نیز در آن خم طمع خام کنند
چون برد لعل تو از جام تنم جان کهن
ساقیان جان نو آرند و در آن جام کنند
عاشقان جان ز پی مصلحتی میخواهند
تا نثار قد و بالای دلارام کنند
شاهدان را همگی زلف نهادن بر روی
غرض آن است که صبح چو منی شام کنند
با سر زلف تو دلبستگیم دانی چیست؟
تا که دیوانه زنجیر توام نام کنند
بلبلان در سحر و شام به آواز بلند
صفت قامت آن سرو گل اندام کنند
مه رخان فلک از خانه برآیند به بام
تا تماشای تو هر شام ازین بام کنند
راه عشق تو نه راهی است که اقدام روند
شرح شوق تو نه کاری است که اقلام کنند
بت پرستان اگر از عشق تو آگاه شوند
روی در روی تو و پشت بر اصنام کنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.