گنجور

 
صفی علیشاه

فَلاٰ أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ (۱۶) وَ اَللَّیْلِ وَ مٰا وَسَقَ (۱۷) وَ اَلْقَمَرِ إِذَا اِتَّسَقَ (۱۸) لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ (۱۹) فَمٰا لَهُمْ لاٰ یُؤْمِنُونَ (۲۰) وَ إِذٰا قُرِئَ عَلَیْهِمُ اَلْقُرْآنُ لاٰ یَسْجُدُونَ (۲۱) بَلِ اَلَّذِینَ کَفَرُوا یُکَذِّبُونَ (۲۲) وَ اَللّٰهُ أَعْلَمُ بِمٰا یُوعُونَ (۲۳) فَبَشِّرْهُمْ بِعَذٰابٍ أَلِیمٍ (۲۴) إِلاَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ (۲۵)

پس سوگند یاد می‌کنم بشفق (۱۶) و شب و آنچه را جمع آورد (۱۷) و ماه چون تمام شود (۱۸) که هر آینه ارتکاب نمائید حالتی مطابق از حالتی مطابق (۱۹) پس چیست ایشان را که ایمان نمی‌آورید (۲۰) و چون خوانده شود بر ایشان قرآن سجده نمی‌کنند (۲۱) بلکه آنان که کافر شدند تکذیب می‌نمایند (۲۲) و خدا داناتر است بآنچه پنهان می‌دارند در دل (۲۳) پس مژده ده ایشان را بعذابی پر درد (۲۴) لیکن آنان که ایمان آوردند و کردند کارهای شایسته مر ایشان‌راست پاداشی بدون منت (۲۵)

پس خورم سوگند مانا بر شفق

بعد مغرب سرخی است آن بر افق

هم به شب سوگند وآنچه می کند

جمع تاریکی و هم پوشد به خود

آنچه بُد در روز یعنی منتشر

شب به خویش آن را بپوشد مستمر

هم قسم بر ماه چون گردد تمام

مستوی و کامل آید در مقام

تَرْکَبُنَّ عَنْ طَبِق یعنی رسید

بعد حالی حال دیگر را پدید

حالها کآید پیاپی در نظر

وآن مطابق جملگی با یکدگر

یا که باشد اختلاف حالها

چون غناء و فقر یا خوف و رجا

یا خطاب است آن به احمد (ص) که گذار

کن به معراج از طبقها در شمار

چیست ایشان را پس آنکه نگروند

سجده نارند ار که قرآن بشنوند

خاشع اعنی می نگردند از مقام

چون بر ایشان خوانده گردد این کلام

بل کنند از کافری تکذیب این

اوست داناتر بِمَا یَوعَون یقین

آنچه یعنی در دعای دل نگاه

از حسد وز کفر دارند و گناه

پس بشارت ده بر ایشان از هلاک

وز عذاب و انتقام دردناک

وآنکه آورده است ایمان بر خدا

کرده اعمال نکو دور از ریا

اجرشان ناکاسته باشد تمام

یا بدون منّت از ربّ الانام