لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
صفی علیشاه

بسم االله الرحمن الرحیم

وَ اَلْمُرْسَلاٰتِ عُرْفاً (۱) فَالْعٰاصِفٰاتِ عَصْفاً (۲) وَ اَلنّٰاشِرٰاتِ نَشْراً (۳) فَالْفٰارِقٰاتِ فَرْقاً (۴) فَالْمُلْقِیٰاتِ ذِکْراً (۵) عُذْراً أَوْ نُذْراً (۶) إِنَّمٰا تُوعَدُونَ لَوٰاقِعٌ (۷) فَإِذَا اَلنُّجُومُ طُمِسَتْ (۸) وَ إِذَا اَلسَّمٰاءُ فُرِجَتْ (۹) وَ إِذَا اَلْجِبٰالُ نُسِفَتْ (۱۰) وَ إِذَا اَلرُّسُلُ أُقِّتَتْ (۱۱) لِأَیِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ (۱۲) لِیَوْمِ اَلْفَصْلِ (۱۳) وَ مٰا أَدْرٰاکَ مٰا یَوْمُ اَلْفَصْلِ (۱۴) وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ (۱۵)

بنام خدای بخشاینده مهربان

و بفرستاده‌شده‌ها از پی هم (۱) و تندروندها تند رفتنی (۲) و پراکنده سازنده‌ها پراکنده ساختنی (۳) و جداکننده‌ها جدا کردنی (۴) و القاکنندگان ذکر را (۵) عذری یا بیمی (۶) که آنچه وعده کرده می‌شوید هر آینه بوقوع آینده است (۷) پس آن‌گاه ستاره‌ها محو شوند (۸) و آن‌گاه که آسمان شکافته گردد (۹) و آن‌گاه که کوه‌ها برکنده شوند (۱۰) و آن‌گاه که رسولان وقت کرده شوند (۱۱) برای کدام روز پس داشته شده (۱۲) برای روز تمیز (۱۳) و چه چیز دانا کرد ترا که چیست روز تمیز (۱۴) وای روز چنین مر تکذیب‌کنندگان را (۱۵)

هم دگر سوگند بر افرشتگان

که فرستاده به نیکی گشته آن

یا که بر آن بادهای پی به پی

که روانند از پی تعذیب هی

بر نفوس کامله یا کآمده

بهر تکمیل و فرستاده شده

یا به آن افرشتگان تیز پَر

سخت بجهنده به امر دادگر

نَّاشِرتِ نَشْر باشند از قرار

آن ملایک خود که بدهند از قرار

امر و احکام شرایع را یقین

نشر بال خود کنند از بهر این

پس قسم بر آن ملایک که بجا

حق و باطل را کنند از هم جدا

یا قسم بر آن ملایک کافکنند

وحی در قلب نبی از بهر پند

بهر عذر مؤمنان متقی

یا به بیم هر عنید و هر شقی

حاصل آنکه می خورد سوگند حق

بر ظهور لطف و قهرش در نسق

کآن خود انوار جمالند و جلال

تا بدان یابند خلقان انتقال

نیست جز این وعده داده می شوند

آنچه را واقع بود بی چون و چند

محو و زایل چون شوند استارگان

هم شکاف اندر فتد در آسمان

بر پراکنده شوند این کوه ها

چون غباری می روند اندر هوا

وآن زمانی که معیّن این رسل

بر گواهی می شوند از جزء و کل

پس خطاب آید که واپس داشته

بر چه روزی بود این بگذاشته

پس جواب آید که بهر یوم فصل

وآن بود امروز اندر فرع و اصل

یعنی آن روزی که می گردد جدا

مؤمن و کافر ز هم اندر ملا

تو چه دانی چیست یوم الفصل هین

بر مکذب روز ویل است آن یقین