گنجور

 
صفی علیشاه

قُلْ إِنَّمٰا أَنَا مُنْذِرٌ وَ مٰا مِنْ إِلٰهٍ إِلاَّ اَللّٰهُ اَلْوٰاحِدُ اَلْقَهّٰارُ (۶۵) رَبُّ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ مٰا بَیْنَهُمَا اَلْعَزِیزُ اَلْغَفّٰارُ (۶۶) قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ (۶۷) أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ (۶۸) مٰا کٰانَ لِی مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ اَلْأَعْلیٰ إِذْ یَخْتَصِمُونَ (۶۹) إِنْ یُوحیٰ إِلَیَّ إِلاّٰ أَنَّمٰا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ (۷۰)

بگو جز این نیست که من بیم‌کننده‌ام و نیست هیچ الهی جز خدا که یگانه قهرکننده است (۶۵) پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دوتاست غالبی است که آمرزنده است (۶۶) بگو آن خبریست بزرگ (۶۷) که شما از آن رو گردانندگانید (۶۸) نبود مرا هیچ دانشی بجمع برتر هنگامی که گفتگو می‌کردند (۶۹) وحی کرده نمی‌شود بمن مگر آنکه البته منم بیم‌دهنده روشن (۷۰)

گو جز این نبود که باشد بالیقین

من شما را منذری از رب دین

هم سزاوار پرستش نیست کس

جز خدای واحد القهار و بس

آفرینندة سماوات و زمین

وآنچه باشد بینشان پیدا چنین

غالب او بر خلق و بر اهل رجاء

هست غفار ار که آرند التجاء

گو عظیم است آن خبر و امری خطیر

معرضید از آن شما برنا و پیر

هم نبودم دانشی زین پیش هیچ

بر کلام قوم برتر در بسیج

یعنی از ابلیس و آدم وز ملک

چون خصومت می نمودند از محک

بودشان با یکدگر یعنی جدال

هر یکی را بود قولی در مقال

وحی کرده کی شود بر سوی من

غیر از آنکه من نذیرم بر علن