گنجور

 
صفی علیشاه

أَمْ أَنْزَلْنٰا عَلَیْهِمْ سُلْطٰاناً فَهُوَ یَتَکَلَّمُ بِمٰا کٰانُوا بِهِ یُشْرِکُونَ (۳۵) وَ إِذٰا أَذَقْنَا اَلنّٰاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهٰا وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمٰا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذٰا هُمْ یَقْنَطُونَ (۳۶) أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اَللّٰهَ یَبْسُطُ اَلرِّزْقَ لِمَنْ یَشٰاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیٰاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (۳۷) فَآتِ ذَا اَلْقُرْبیٰ حَقَّهُ وَ اَلْمِسْکِینَ‌ وَ اِبْنَ اَلسَّبِیلِ ذٰلِکَ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یُرِیدُونَ وَجْهَ اَللّٰهِ وَ أُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ (۳۸) وَ مٰا آتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوَا فِی أَمْوٰالِ اَلنّٰاسِ فَلاٰ یَرْبُوا عِنْدَ اَللّٰهِ وَ مٰا آتَیْتُمْ مِنْ زَکٰاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اَللّٰهِ فَأُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُضْعِفُونَ (۳۹)

یا فرو فرستادیم بر ایشان حجتی پس او سخن کند بآنچه هستند که بآن شرک می‌آورند (۳۵) و چون چشانیم مردمان را رحمتی شاد شوند بآن و اگر برسد ایشان را سختی بسبب آنچه پیش فرستاده دستهاشان آن‌گاه ایشان نومید می‌شوند (۳۶) آیا ندیدند که خدا گشاده می‌گرداند روزی را برای آنکه می‌خواهد و تنگ می‌گرداند بدرستی که در آن هر آینه آیتهاست برای گروهی که می‌گروند (۳۷) پس بده صاحب قرابت را حقش و درمانده و ابن سبیل را آن بهتر است مر آنان را که می‌خواهند خشنودی و قرب خدا را و آن گروه ایشانند رستگاران (۳۸) و آنچه می‌دهید از زیادتی تا بیفزاید در مالهای مردمان پس افزون نمی‌شود نزد خدا و آنچه دادید از زکاتی که می‌خواهید خوشنودی خدا را پس آنها ایشانند افزون‌کنندگان (۳۹)

ما فرستادیم آیا حجتی

یا کتابی کافران را نوبتی

پس تکلّم او کند بر نطق و لب

زآنچه شرک آرند ایشان زآن سبب

یعنی اندر صحت اطوارشان

ناطق آن حجت شود در کارشان

حاصل آنکه آمد آیا نوبتی

در فعال بت پرستان حجتی

مردمان را چون چشانیم از نشان

رحمتی، گردند بر آن شادمان

ور رسدشان محنتی کم یا که بیش

دستهاشان زآنچه بفرستاده پیش

یعنی از آن سیئات بی حساب

که بود پاداش آ ن رنج و عذاب

می شوند ایشان همان دم نا امید

زآنچه ایشا ن را ز رنج و غم رسید

این ندیدستند آیا که خداست

رزق بگشاینده بر هر کس که خواست

تنگ سازد هم چو خواهد واندر این

هست آیت ها ز بهر مؤمنین

« در بیان سبب بخشیدن فدک به حضرت صدّیقه طاهره(س) »

پس به ذی القربی بده تو حقّ او

قصد زین اعطای خمس آمد نکو

گفته اند آمد چو این امر از خدا

داد بر زهراء(س) فدک را مصطفی(ص)

هم به مسکین آنکه او بر قوت سال

نیست قادر دِه مر او را تو ز مال

همچنین ابن السبیل رهگذر

شرح اینها گفته ایم از پیشتر

هست این ایتاء خود از اعمال نیک

نزد آن پروردگار بی شریک

آن کسانی را که خواهند از خصال

ذات حق یعنی رضای ذوالجلال

رستگارانند خود این منفقان

باشد انفاق اندر آئین امتحان

وآنچه از ربوا دهند اندر عطا

تا فزایدشان در اموال آن عطا

پس زیاد آن می نگردد نزد حق

خیر و برکت خیزد از وی در نسق

وآنچه بدهید از زکات واجبه

همچنین از صدقه ها بی شائبه

زآن ثوابِ حق شما خواهید و بس

نیست ز اغراض و ریاء، یا از هوس

آن گُره پس صاحب افزونیند

که یکی را ألف و صد یابند چند