گنجور

 
صفی علیشاه

یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِصْبِرُوا وَ صٰابِرُوا وَ رٰابِطُوا وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (۲۰۰)

ای آن کسانی که گرویدید صبر کنید و شکیبایی ورزید و آماده باشید و بترسید از خدا باشد که شما رستگار شوید (۲۰۰)

ای گروه مؤمنان بر آزمون

کرد باید در بلا ء، صبر و سکون

اصبِرُواْ یعنی شوید اندر نقم

هم به طاعات و عمل ثابت قدم

صَابِرُواْ یعنی که با نفس و هوی

کرد باید همچو با اعداء غزا

رَابِطُواْ یعنی که در حفظ حدود

کرد باید جهد و در نفی عنود

صَابِرُواْ و رَابِطُواْ یعنی که راه

بر عدو بندید بر بی گاه و گاه

دشمن پیدا و پنهان را تمام

آورید اندر عذاب و انتقام

سد نمایید آن ثغوری را که او

بر شما داخل شود یعنی عدو

« در فضیلت علی علیه السلام »

چون علی (ع) کو در نبرد و عزم و صبر

زهره و دل، خون نمود از شیر و ببر

روز هیجاء بود ثابت همچو کوه

بود لرزان هر که میدید آن شکوه

سخت و ثابت همچو سدّ آهنین

آسمانی کرده جا بر پشت زین

هر کسی گفت آدم است این یا جبال

کوه و دریا با که آمد در قتال

هر که می دید آن مهابت وآن شکیب

گفت آمد نوبت نهب و نهیب

همچنین اندر نبرد اژدها

یعنی اندر کشتن نفس و هوی

نفس در میدان او چون گرد بود

نی که او را در مقابل مرد بود

پهلوانی را به وقتی در برش

بر زمین افکند تا بُرّد سرش

کرد او کاری که باشد عیب مرد

بحر خشم مرتضای جوش کرد

حلم پیش آورد و کرد او را رها

زآن غزا شد در نبرد اژدها

ره چنین آموخت بر مردان کار

فخرها را تا تو بشناسی ز عار

صبر آنسان کرد در جنگ و جهاد

ربط قالب را به قلب این گونه داد

وجه دیگر گویمت در صبر و ربط

نیک دریاب آن ز دل بی سهو و خبط

اصبِرُواْ یعنی که با نفس شریر

صبر کن می باش در جنگش دلیر

صَابِرُواْ یعنی مراقب شو به دل

از پی تسلیم امرش متصل

رَابِطُواْ یعنی به قطع ماسوی

قطرة خود وصل کن بر بحر لا

وَاتَّقُواْ الله یعنی اسرار وجود

کن نهان از عامه چون یابی شهود

رستگاری ترک هستی گفتن است

راز حق دانستن و بنهفتن است

آنچه را شد بر تو کشف آن را بپوش

وز بیانش بر خلایق شو خموش