گنجور

 
صفی علیشاه

وَ مٰا مِنْ غٰائِبَةٍ فِی اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ إِلاّٰ فِی کِتٰابٍ مُبِینٍ (۷۵) إِنَّ هٰذَا اَلْقُرْآنَ یَقُصُّ عَلیٰ بَنِی إِسْرٰائِیلَ أَکْثَرَ اَلَّذِی هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ (۷۶) وَ إِنَّهُ لَهُدیً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ (۷۷) إِنَّ رَبَّکَ یَقْضِی بَیْنَهُمْ بِحُکْمِهِ وَ هُوَ اَلْعَزِیزُ اَلْعَلِیمُ (۷۸) فَتَوَکَّلْ عَلَی اَللّٰهِ إِنَّکَ عَلَی اَلْحَقِّ اَلْمُبِینِ (۷۹) إِنَّکَ لاٰ تُسْمِعُ اَلْمَوْتیٰ وَ لاٰ تُسْمِعُ اَلصُّمَّ اَلدُّعٰاءَ إِذٰا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ (۸۰) وَ مٰا أَنْتَ بِهٰادِی اَلْعُمْیِ عَنْ ضَلاٰلَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلاّٰ مَنْ یُؤْمِنُ بِآیٰاتِنٰا فَهُمْ مُسْلِمُونَ (۸۱) وَ إِذٰا وَقَعَ اَلْقَوْلُ عَلَیْهِمْ أَخْرَجْنٰا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ اَلْأَرْضِ تُکَلِّمُهُمْ أَنَّ اَلنّٰاسَ کٰانُوا بِآیٰاتِنٰا لاٰ یُوقِنُونَ (۸۲) وَ یَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ یُکَذِّبُ بِآیٰاتِنٰا فَهُمْ یُوزَعُونَ (۸۳) حَتّٰی إِذٰا جٰاؤُ قٰالَ أَ کَذَّبْتُمْ بِآیٰاتِی وَ لَمْ تُحِیطُوا بِهٰا عِلْماً أَمّٰا ذٰا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۸۴)

و نیست هیچ نهانی در آسمان و زمین مگر که هست در کتابی واضح (۷۵) بدرستی که این قرآن می‌خواند بر بنی اسرائیل اکثر آنچه اشان در آن اختلاف می‌کنند (۷۶) و بدرستی که هر آینه هدایت و رحمت است مر مؤمنان را (۷۷) بدرستی که پروردگار تو داوری می‌کند میانشان بحکمش و اوست غالب دانا (۷۸) پس توکل کن بر خدا بدرستی که تویی بر حق آشکار (۷۹) بدرستی که تو نمی‌شنوانی مردگان را و نمی‌شنوانی کران را ندا چون برگردند پشت برگردانندگان (۸۰) و نیستی تو راه نماینده کوران از گمراهیشان نمی‌شنوانی مگر آن را که می‌گرود بآیتهای ما پس ایشان منقادانند (۸۱) و چون واقع شود گفتار بر ایشان بیرون آریم برای ایشان جنبنده از زمین که سخن کند با ایشان که مردمان بودند که بآیتهای ما یقین نمی‌کردند (۸۲) و روزی که حشر می‌کنیم از هر امتی گروهی از آنکه تکذیب کرد آیتهای ما را پس ایشان بازداشته می‌شوند (۸۳) تا چون آیند گویند آیا تکذیب کردید آیتهای مرا و احاطه نکردید بآن از راه دانش آیا چه چیز بود که بودید می‌کردید (۸۴)

از نهانی نیست در ارض و سماء

جز که در لوح مبین در اقتضاء

خواند این قرآن بر اسرائیلیان

آنچه ایشان را خلاف است اندر آن

اکثر آنها را که کردند اختلاف

مستبین گردد ز قرآن بی خلاف

رهنما و رحمت است آن بالیقین

بر همه اهل کتاب از مؤمنین

بینشان ربّت نماید داوری

مر به حکم عدل خویش از برتری

او به هر حکمی عزیز است و علیم

غالب و دانا به وجه مستقیم

پس توکل بر خدا کن ز ایمنی

زآنکه تو بر راستی و روشنی

إنَّکَ لَاتُسمِعُ الْمَوتَی وَلَا

تُسمِعُ الصم الدعَآء ای مصطفی(ص)

چونکه برگردند و گردانند پشت

می کنند اعراض از خرد و درشت

تو نه ای هادی کوران از ضلال

نشنوانی یعنی ایشان را مقال

جز کسی را کو به آیت های ما

بگرود پس مسلمند ایشان بجا

چون شود گفتار واقع بالیقین

بهرشان آریم بیرون از زمین

دآبّه یعنی یکی جنبنده ای

تا سخن گوید به حق گوینده ای

مردمانی را که بر آیات ما

بی یقین بودند اندر ماجرا

در زمان آخر از دور وجود

آن چنان جنبنده ای کامل نمود

اندر آرد از زمین ناچار سر

هست شرحش اندر اخبار و سیر

آید از ارض بدن یعنی برون

دابّه کو بود پنهان در قرون

نفس کلی آن زمان مشهود توست

وآن به وجهی مهدی موعود توست

آن نپنداری که از تو خارج است

بینی آن وقتش که روحت عارج است

زین گذشتم شرحش ار گویم تمام

عامیان گیرند راهم در کلام

یاد کن روزی که بهر حکمتی

منبعث فوجی کنیم از امتی

یعنی از اشرافشان که بُد اِبا

همچنین تکذیب از آیات ما

باز پس دارندشان اندر مقر

اول و آخر به جای یکدگر

تا که چون آیند در موقف تمام

گوید ایشان را مگر ربّ الانام

خود شما آیا که آیت های من

بر دروغ انگاشته از مرد و زن

وآنگهی کز دانشی بر آن محیط

نامدید از عقل و ادراکی بسیط

خود چه بود آیا شما را آن سبب

کآن چنان کردید تکذیب از عجب