گنجور

 
صفی علیشاه

بسم االله الرحمن الرحیم

لِإِیلاٰفِ قُرَیْشٍ (۱) إِیلاٰفِهِمْ رِحْلَةَ اَلشِّتٰاءِ وَ اَلصَّیْفِ (۲) فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هٰذَا اَلْبَیْتِ (۳) اَلَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ (۴)

بنام خدای بخشایندۀ مهربان

برای الفت عطا کردن بقریش (۱) الفت عطا کردن بایشان در کوچ زمستان و تابستان (۲) پس باید بپرستید پروردگار این خانه را (۳) آنکه سیر طعام کرد ایشان را از گرسنگی و ایمن کرد ایشان را از بیم (۴)

بود هر سالی به عزم اتّجار

مر سفر بهر قریش اندر دو بار

در زمستانشان سفر بُد بر یمن

فصل تابستان به شام این بود فن

خلق می خواندندشان اهل حرم

داشتند اهل حرم را محترم

حاصل آنکه قصۀ اصحاب فیل

بر قریش آن بود نعمت در سبیل

تا بر ایشان در وقوع رحلتین

اُلفتی از مردمان باشد به عین

پس بباید تا که بپرستند هم

صاحب این خانه را اهل حرم

آن خدا که داد ایشان را طعام

گاه جوع از این دو رحلت در مقام

ایمن ایشان را نمود از خوف هم

ز احترام این حریم محترم

می شدند آنها به هر شهر و دیار

از پی کسب معاش و اتّجار

ز احترام آن حرم ایمن بُدند

مطمئن در هر ره از رهزن بُدند