ای دل عنان توسن طاقت نگاه دار
پاس شکوه عشق و محبت نگاه دار
از دست و پا زدن نرود کار عشق پیش
بی دست باش و دامن فرصت نگاه دار
صرف حضور قلب مکن درتلاش رزق
این نقد رابرای عبادت نگاه دار
تا دانه خاک خوردنگردد نمی دمد
یک چند، پا به دامن عزلت نگاه دار
زنهار درلباس شکایت مکن ز فقر
چون آب خضر پرده ظلمت نگاه دار
رنج زیادتی مکش از بهر آب و نان
تا ممکن است عزت قسمت نگاه دار
خواهی که در خزان نشوی بینوا چو سرو
در نوبهار دست سخاوت نگاه دار
عیسی به اوج چرخ به همت رسیده است
با هر دو دست دامن همت نگاه دار
این آبگینه ای است که صیقل پذیر نیست
ناخن ز داغ اهل سلامت نگاه دار
کشتی هزار شمع به دامن فشاندنی
یک شمع را به دست حمایت نگاه دار
زان پیشتر که خار ملامت ز پاکشی
ای گل ز خار دامن صحبت نگاه دار
بی پرده رو به عرصه روز جزا منه
خود را زچشم شور قیامت نگاه دار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یارب مرا ز پرتو منت نگاه دار
شمع مرا ز دست حمایت نگاه دار
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.