سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۴۶ پدر که جان عزیزش به لب رسید چه گفت؟ یکی نصیحت من گوش دار جان عزیز به دوست گرچه عزیزست راز دل مگشای که دوست نیز بگوید به دوستان عزیز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: پدر که در آستانه مرگ قرار داشت، نصیحتی به فرزندانش کرد. او گفت که حتی اگر دوستی عزیز باشد، نباید راز دل را با او به اشتراک گذاشت، زیرا او ممکن است این راز را به دیگر دوستانش بگوید.
هوش مصنوعی: پدر زمانی که احساس کرد که جانش به پایان نزدیک است، چه چیزی گفت؟ او به فرزندش نصیحت کرد که مراقب جان ارزشمند خود باشد.
هوش مصنوعی: اگرچه دوست برایت بسیار ارزشمند است، اما راز دل خود را برای او باز نکن، زیرا ممکن است او هم این راز را برای دیگر دوستانش بگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.