بخش ۵۰ - حزین لاهیجی قُدِّسَ روحه
اصلش از لاهیجان رشت و نامش شیخ محمدعلی و از متأخرین است. در اواخر دولت صفویه ظهور نموده و صاحب کمالات صوری و معنوی بوده و خطوط را نیکو رقم مینمود. آذربایجان و خراسان و عراق و فارس را سیاحت کرده و از راه لارستان و بندر عباسی روی به هندوستان آورد. در دهلی توطن گزید و معروف اهالی آن بلاد گردید. اعاظم آن بلد را مراد و طلاب را محل اعتماد و جمعی را به خدمتش اعتقاد به هم رسیده. دیوانش ملاحظه و این ابیاتش منتخب شد:
مِنْغزلیاته
با هرچه بود انس تو جای تو همان است
هر چیز هوای تو خدای تو همان است
٭٭٭
کودک مشیمه را نشمارد به خویش نیک
دنیا به چشم مردم دنیا حقیر نیست
٭٭٭
از صحبت صوفی منشان سوخت دماغم
ای باده پرستان ره میخانه کدامست
٭٭٭
نومیدی عاشقان قدیم است
مخصوص به روزگار من نیست
٭٭٭
کرد داغم نگه زاهد خاموش حزین
چه بگویم به من این صورت دیوار چه کرد
٭٭٭
بنمای رخ چون دیده را گرم تماشا کردهای
ار خوش بود مستوریت ما را چه رسوا کردهای
٭٭٭
تو و زهد خشک زاهد، من و عشق و می پرستی
تو و عیش هوشیاری، من و گریههای مستی
٭٭٭
بازوی زال دنیا چند افکند به خاکت
بی درد پشت دستی نامرد پشت پایی
٭٭٭
دولت طلبی دامن دل را مده از دست
شاید که برون آید از این بیضه همایی
نالیدن بلبل ز نوآموزی عشق است
هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی
٭٭٭
پیاله میکشم امشب به طاق ابرویی
سبوکشان خرابات عشق را هویی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.