ای تخت تجمل تو بر علیین
افتاده ز جای آنچنان، جای چنین
نه راه پس و نه راه پیشت باشد
بگذار ز خجلت و فرو شو به زمین
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
ای تخت تجمل تو بر علیین
افتاده ز جای آنچنان، جای چنین
نه راه پس و نه راه پیشت باشد
بگذار ز خجلت و فرو شو به زمین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تجملات و مظاهر فریبنده دنیا اشاره میکند که به طور نامناسبی بر عرش (علیین) قرار گرفتهاند. او میگوید که نه راهی برای برگشت و نه راهی برای پیشرفت وجود دارد و به شخصی که در این وضعیت قرار دارد، توصیه میکند که از خجالت فرود بیاید و به زمین برگردد. این تصویر نمادین نشاندهنده زوال و عدم ثبات تجملات دنیوی است.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که تجمل و زیبایی تو به قدری زیاد است که میتواند در عرش و بالاترین مرتبهها نیز قرار بگیرد، به طوری که هیچ جایگاهی برای آن وجود ندارد؛ چرا که آنچنان عالی و بینظیر است که حتی بالاترین مقامها هم نمیتوانند با آن مقایسه شوند.
هوش مصنوعی: نه راهی برای بازگشت داری و نه راهی برای ادامه دادن، بنابراین از شرمندگی رها شو و خودت را به زمین بسپار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باید که تو اینقدر بدانی بیقین
کان کو چو تویی برآرد از خاک زمین
ناخواسته داد آنچه بایست همه
ناگفته دهد هر آنچه آید پس از این
در راه یگانگی نَه کفرست و نَه دین
یک گام ز خود برون نِه و راه ببین
ای جان جهان تو راه اسلام گزین
با مار سیه نشین و با ما منشین
از کفر کشد زریر شیبانی کین
آباد کند زریر شیبانی دین
بر چرخ نهد زریر شیبانی زین
این مرتبت زریر شیبانی بین
قومی متحیّرند در کویِ یقین
قومی به گمان فتاده اندر رهِ دین
ناگاه، منادیی بر آید ز کمین
کای بیخبران! راه نه آن است، نه این!
مردان سازند جای در خانه زین
باشند زنان خانه نشین همچو نگین
بر عکس بود کار من بی دل و دین
در خانه زین زن و منم خانه نشین
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.