شدم صیدی که نتوان زد تغافل
به صیادی که داند زخم کاری است
بلا گردان آن صیاد گردم
که بیدانه درین دامم فکنده است
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
شدم صیدی که نتوان زد تغافل
به صیادی که داند زخم کاری است
بلا گردان آن صیاد گردم
که بیدانه درین دامم فکنده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر از احساس گرفتار بودن خود صحبت میکند. او خود را مانند طعمهای میبیند که در دام افتاده و صیاد (نیرویی که او را در این وضعیت قرار داده) به خوبی میداند چه زخمهای عمیقی را به او وارد میکند. شاعر خواسته یا ناخواسته، تبدیل به طعمهای شده که به خاطر نداشتن دانه (امید) در دام بیرحم صیاد گرفتار شده است. این بیانگری از ناامیدی و تسلیم در برابر شرایط سخت زندگی است.
هوش مصنوعی: من به صیدی تبدیل شدم که دیگر نمیتوان به سادگی غفلت کرد، چرا که صیاد به خوبی از زخمهای خطرناک آگاه است.
هوش مصنوعی: من خود را فدای آن صیاد میکنم که بدون دلیل و هدف، مرا در این دام گرفتار کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.