نَدوُمِّهْ مِهْ جٰانْ جِدٰا بُونی بِهْ مِهْ چیرْ
بَسُوتِهْ مِنِهْ دِلْوُ کِبٰابِهْ چُونْ طیرْ
مِنْ شِهْ دَرْدِ عِشْقْرِهْ وینهِ کِهْ بَووِمْ تیرْ
تِهْ دِلْرِهْ کِهْ (ذره) رَحْمْ نییِهْ وینهِ بَووِمْ میرْ
کی گِتْ بُو بِهْ سٰالِ گِرْدِشْ، شٰالْ بَووهْ شیر؟
کی گِتْ بُو کِهْ لَلْ به اَژْدِهٰا بَووهْ چیرْ؟
خَرگُوشْ پَلِنْگِ پِشْتْ هِرِسْتٰا کِنِّهْ سیرْ
کُو کِهْ وَچِهْ بٰازْرِهْ خِرْنِهْ، هٰانَووُ سیرْ
آهُو بِهْ خِتٰا دیمِهْ مَسْ هُورِسْتٰادیرْ
سیمْ طَبَقْرِهْ سِکِّهْ دَچیِهْ خیرْ خیرْ
کُحْلْ بَرْ سَرِ یٰاسَمِنْ هِشِنْدیِهْ شیرْ
خِتٰا بِهْ خِطٰا چینْ بِکَشی دِلٰا زیرْ
چیرِهْ مٰاشٰالّا مُونِّهْ کِلٰاسِنّی نیرْ
یٰا سِرْخِهْ گِلِ سَرْ بِکَشیْ مِشْکِ شیرْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
ای جانان! نمیدانم چرا از چهرهی من (از بَر من) جدا میشوی؟! / دل من از هجران سوخت و همچون پرنده بریان شده است
من بایستی تیر (آماج) درد عشق خود شوم / دل تو را که (ذرّهای) رحم نیست باید کشته شوم
که میگفت که به گردش سال، شغال شیر شود؟ / که میگفت که پشّه بر اژدها چیره میگردد؟
[چه کسی میگفت] خرگوش پشت پلنگ ایستاده و تماشا میکند (سیر میکند) / [و] جوجهی کبک، باز را میخورد و سیر نمیشود
آهو را دیدم که در ختا دیرزمانی است مست ایستاده بود / طبق نقره را از سکّه انباشته بود
بر روی یاسمن خود، چشم سرمهکشیده و موی فروریخته را نمایان کرد / و در روی چهره به خطا، زلف دلآزار را فروهشت
چهره، ماشاءالله مانند خورشید نورافشان است / یا بر روی گل سرخ، مشک تر و تازه مالیده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.