غزل شمارهٔ ۶۲۱
تا ندانی ز جسم و جان مردن
پیش آن رخ کجا توان مردن؟
عاشقی چیست؟ زنده بودن فاش
وآنگه از عشق او نهان مردن
از برون جهان نشاید مرد
در جهان باید از جهان مردن
هیچ دانی حیات باقی چیست؟
پیش آن خاک آستان مردن
اهل یاریست، یار، در غم او
سهل کاریست هر زمان مردن
بوسهای زان دهن بخواهم خواست
که نشاید به رایگان مردن
اوحدی، دل به دیگری مسپار
تا نباید چو دیگران مردن
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...