ای رخت خرم و دهانت خوش
وآن نظر کردن نهانت خوش
روش قد نازنینت خوب
شیوهٔ چشم ناتوانت خوش
وصل آن رخ به جان همی طلبم
به رخم در نگر که جانت خوش!
یارب، آن پرده کی براندازی؟
تا ببینیم جاودانت خوش
به دهن میوهٔ بهشتی تو
میوه شیرین و استخوانت خوش
چند گویی: زیان کنی از من؟
سود کی کردم؟ ای زیانت خوش
کی ببینیم تنگ چون کمرت؟
دست خود کرده در میانت خوش
باز ما را دلیست آشفته
با سر زلف دلستانت خوش
اوحدی را شبی ببینی تو
مرده بر خاک آستانت خوش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.