کاکل کافرانه بین، زیور گوش او نگر
و آن مغلی مغولها بر سر و دوش او نگر
رنگ قمر کجا بری؟ روی چو ماه او ببین
تنگ شکر چه میکنی؟ لعل خموش او نگر
شیوهکنان چو بگذرد بر سر اسب گویزن
تندی مرکبش ببین، گرمی و جوش او نگر
در عجبی ز حیرتم، در رخ چون نگار او؟
حیرت من چه میکنی؟ بردن هوش او نگر
گر به رخش نگه کنم، بهر نگاه کردنی
زهر مریز بر دلم، چشمهٔ نوش او نگر
مست شبانه بامداد، آمد و کرد قتل ما
فتنهٔ روز ما ببین، مستی دوش او نگر
ای که به وقت تاختن غارت او ندیدهای
حجرهٔ اوحدی ببین، خانه فروش او نگر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.