چو دل شد زان او هرگز نمیرد
چو خورد از خوان او هرگز نمیرد
به سر میگردم از عشقش، چو دانم
که سرگردان او هرگز نمیرد
تن عاشق بمیرد در جدایی
ولیکن جان او هرگز نمیرد
به دردش گر دلم زین پیش میمرد
پس از درمان او هرگز نمیرد
تنم را پر شود پیمانهٔ عمر
ولی پیمان او هرگز نمیرد
به زندان عزیزی در شد این دل
که در زندان او هرگز نمیرد
روان اوحدی را هست حکمی
که بیفرمان او هرگز نمیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر این است که عشق و محبت واقعی هرگز نمیمیرد، حتی اگر جسم فرد عاشق به دلیل جدایی یا درد از دنیا برود. شاعر با اشاره به اینکه دل و جان عاشق هرگز نخواهد مرد، تأکید میکند که عشق حقیقی به ماندگاری و جاودانگی میرسد. او همچنین به این نکته اشاره میکند که در زندان عشق، حتی اگر جسم در قید و بند باشد، روح و جان آزاد و زنده خواهد ماند. این امر نشاندهنده تأثیر عمیق و دائمی عشق در زندگی انسانهاست.
هوش مصنوعی: وقتی دل از زیبایی و محبت او سیراب شود، هرگز نمیمیرد؛ چون وقتی از سفرهاش تغذیه کند، جانش همیشه باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: من از عشق او به شدت در بلاتکلیفی و سردرگمی هستم، چون میدانم که او هرگز از این سردرگمی رهایی نخواهد یافت.
هوش مصنوعی: بدن عاشق در دوران جدایی از معشوق میمیرد، اما روح او هیچگاه از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: اگر دلم پیش از این به خاطر درد او میمرد، پس از اینکه او درمان شود، هرگز نمیمیرد.
هوش مصنوعی: هرچند بدنم با گذر زمان و عمر پر میشود و به پایان میرسد، اما عهد و قرارداد من با او همیشه زنده و برقرار خواهد ماند.
هوش مصنوعی: این دل مانند زندانی است که به درون عشق یک عزیز افتاده است و در این عشق، هرگز نمیتواند بمیرد و همیشه زنده میماند.
هوش مصنوعی: روح اوحدی، دستوری دارد که بدون اجازه او هیچگاه نمیمیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.