اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثالث: فی ما یتعلق باحوال الباطن و المرید » شمارهٔ ۲۴۶ بی روی توَم زخویشتن دل بگرفت وز درد توَم زمرد و زن دل بگرفت از من دل من گرفت [و از دل] من نیز از سوزش حال دل من دل بگرفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این بیتها از شاعر نشان میدهد که او از غم و درد عشق رنج میبرد. احساساتش به خاطر دوری محبوبش دچار تشتت و تالم شده و دلش از این وضعیت زخم خورده است. در واقع، دلش هم با وجود داشتن غم و درد، همچنان به عشق و حال خوب محبوبش وابسته است.
هوش مصنوعی: بدون وجود تو، دلم از خودم همچو دلخستگی پر شده است و درد فراق تو، دلم را مانند زنی شاداب و سرزنده میکشد.
هوش مصنوعی: دل من را از من گرفت و حال دل من به قدری سوزان بود که دل او نیز به درد آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.