ما دست دل ز چشمهٔ بهبود شسته ایم
داغی به زهر داغ نمکسود شسته ایم
دل در دعای کام نفس بر نیاورد
زین شعله ننگ، نسبت دود شسته ایم
آسوده تر حسود که ما از ضمیر دل
اندیشهٔ زیان و غم سود شسته ایم
بستیم روی سجده ز محراب آرزو
گرد ریا از در معبود شسته ایم
عرفی چه مایه عجز به هر چشمه برده ایم
تا لوح دل ز بود و ز نابود شسته ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.