آن کو چو من از عشق پریشان ننشیند
بر مسند توفیق شهیدان ننشیند
ای خضر شکستی به سرایت برسد، خیز
کاین تشنگی از چشمهٔ حیوان ننشیند
با آن که مغان را همگی مایهٔ شیداست
در دیر مگس بر لب مهمان ننشیند
گر چاشنی شربت درد تو بیابد
هرگز مگس دل به لب جان ننشیند
عرفی برو از میکدهٔ ما، که کس این جا
این زخم دل و چاک گریبان ننشیند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.