هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده به خداوند اشاره میکند و میگوید که او مانند خاک است و نمیداند چقدر لازم است که از منت خدا طلبکار باشد. او بیان میکند که اگر خداوند از او منت بگذارد، علاقهمند است دعا کند و از خداوند بخواهد که رحم کند و او را در جایگاه مطلوبی قرار دهد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده به خداوند اشاره میکند و میگوید که او مانند خاک است و نمیداند چقدر لازم است که از منت خدا طلبکار باشد. او بیان میکند که اگر خداوند از او منت بگذارد، علاقهمند است دعا کند و از خداوند بخواهد که رحم کند و او را در جایگاه مطلوبی قرار دهد.
هوش مصنوعی: من از خاک تو هستم و تنها خدا میداند که نیازی نبود که منت من را بپذیرد.
هوش مصنوعی: اگر دعا کردن را شغل خود قرار دهم، تا شاید رحمت کند و مرا در صف مهر خود بنشاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صوفی به سماع دست از آن افشاند
تا آتش دل به حیلتی بنشاند
عاقل داند که دایه گهوارهٔ طفل
از بهر سکون طفل میجنباند
گر یار مرا نخواند و با خود ننشاند
وز درویشی مرا چنین خوار بماند
معذورست او که خالق هر دو جهان
درویشان را بخانهٔ خویش نخواند
صالح تن من ز عشق دامن بفشاند
تا مرگ قضای خویشتن بر تو براند
دل تخته درد و ناامیدی برخواند
شادی و غمم تو بودی و هر دو نماند
گر ابر به جود خویشتن را چو تو خواند
فراش تو بود او همیگرد نشاند
هر چند بسی گهر پراکند و فشاند
آخر گهرش نماند و بیکار بماند
آن روز که جان نامهٔ عشق تو بخواند
دل دست زجان بشست و دامن بفشاند
وان صبر که خادمت بدان آسودی
آن نیز بقای عمر تو باد نماند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.