مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳۳ امشب چه لطیف و با نوا میگردد لطفی دارد که کس بدان پی نبرد اندر گل و سنبلی که ارواح چرد خیره شده خواب و روبرو مینگرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به زیبایی و لطافت شب اشاره دارد و میگوید که این لطافت بر کسی مشخص نیست. در میان گلها و سنبلها، ارواح در آرامش به خواب رفتهاند و به جلو نگاه میکنند.
هوش مصنوعی: امشب هوای لطیف و موزونی حاکم است و در این شب، عشتی خاص وجود دارد که کسی نمیتواند آن را درک کند.
هوش مصنوعی: در گل و سنبلهای که روحها در آنجا آرام گرفتهاند، خواب و رویا به هم پیوستهاند و به اطراف نگاه میکنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای صافی دعوی ترا معنی دُرْد
فردا به قیامت این عمل خواهی بُرد
شرمت بادا اگر چنین خواهی زیست
ننگت بادا اگر چنان خواهی مُرد
دل برد و مرا نیز به مردم نشمرد
گفتار چه سودست چو ورغ آب ببرد
رو گرد سراپرده اسرار مگرد
کوشش چه کنی که نیستی مرد نبرد
مردی باید زهر دو عالم شده فرد
کو جرعه درد دوستان داند خورد
گویند به هر درد بود صابر مرد
تا کی خورم اندوه و غم و حسرت و درد
تا کی ز فراق دوست فریاد کنم
در فرقت دوست صبر نتوانم کرد
گر من روزی ز خدمتت گشتم فرد
صد راه دلم از تو پشیمانی خورد
جانا به یکی گناه از بنده مگرد
من آدمیام گنه نخست آدم کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.