هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به بیمعنایی و ناکافی بودن زندگی در کنار رنج و درد اشاره میکند. اگرچه ممکن است انسانها به هم پیوسته باشند، اما بدون رضایت و خوشحالی در دل، هیچ لذتی از زندگی نمیبرند. شاعر خطاب به کسی که به این گفتهها میخندد، میگوید که هنوز به درک عمیق این موضوع نرسیده و در حقیقت خود را به جنون عشق نرسانده است.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به بیمعنایی و ناکافی بودن زندگی در کنار رنج و درد اشاره میکند. اگرچه ممکن است انسانها به هم پیوسته باشند، اما بدون رضایت و خوشحالی در دل، هیچ لذتی از زندگی نمیبرند. شاعر خطاب به کسی که به این گفتهها میخندد، میگوید که هنوز به درک عمیق این موضوع نرسیده و در حقیقت خود را به جنون عشق نرسانده است.
هوش مصنوعی: اگرچه صد روز طولانی و سخت را با هم بگذرانیم، اما هیچگاه نمیتوانیم با این همه ناله و فریاد، به رضایت روحی دست یابیم.
هوش مصنوعی: ای کسی که به داستان ما میخندی، هنوز به مرحله جنون نرسیدهای، ولی دانشمند هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای رفته و دل برده چنین نپسندی
من میگریم ز درد و تو میخندی
نشگفت که ببریدی و دل برکندی
تو هندویی و برنده باشد هندی
دی خاک همی نمود با من تندی
میگفت که زیر قدمم افکندی
من همچو تو بودهام، تو خوش بیخبری
زودا که تو نیز این کمر بربندی
خورشید رخا ز روی ناخرسندی
چون سایه به هر خسی همی پیوندی
من در غم تو چرا بر می گریم و تو
بر من ز سر طنز چو گل می خندی
خود را به طمع درین بلا افکندی
بگسل زطمع تا تو درو پیوندی
تا هست طمع بدان که اندر بندی
رستی تو چو دندان طمع برکندی
ای شمع بخیره چند بر خود خندی
تو سوز دل مرا کجا مانندی؟
فرق است میان سوزکز جان خیزد
تا آنچ بر یسمانش بر خود بندی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.