مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۸۲ دی عاقل و هشیار شدم در کاری برهم زدم دوش مر مرا عیاری دیدم که دل آن اوست من اغیارش بیرون رفتم از آن میان من باری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به رشد عقل و هشیاری خود اشاره میکند که باعث شده تا از یک رابطه یا وضعیتی نا مناسب خارج شود. او متوجه میشود که دل محبوبش به او تعلق دارد و این باعث میشود که دیگران را ترک کند و به سوی خودش برگردد.
هوش مصنوعی: دیروز به خاطر عقل و هوشیاریام در کاری که انجام میدادم، دچار به هم ریختگی شدم و شب قبل به من شک و تردیدهایی دست داد.
هوش مصنوعی: دیدم که دل او متعلق به من است، بنابراین از میان جمعیت دیگران بیرون رفتم و تنها به او توجه کردم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ذات تو در صفات اعیان ساری
اوصاف تو در صفاتشان متواری
وصف تو چو ذات مطلقست اما نیست
در ضمن مظاهر از تقید عاری
من پندارم که هستم اندر کاریی
ای بر سر پنداشت چو من بسیاری
اکنون که نماند با توام بازاریی
در دیده پنداشت زدم مسماری
از شست ، شها ، چو ناوکی بگذاری
در تیره شب از دیده سبل برداری
بر کرۀ شبدیز چو ران بفشاری
کیمخت زمین بماه نو بنگاری
ما را صنما بدی همی پیش آری
وز ما تو چرا امید نیکی داری
رو رو جانا غلط همی پنداری
گندم نتوان درود چون جو کاری
عشق آتشی افروخت که از بسیاری
در دوزخم افکند همی پنداری
دل سوخته بودی به هزاران زاری
گر آب دو چشم من نکردی یاری
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.