هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به توصیف زیبایی شب و تأثیر آن بر احساساتش میپردازد. او انتظار دارد که شب با زیباییهایش، لحظهای طربآور و دلنشین را به او هدیه دهد. همچنین، زلف شب را به گرههایی تشبیه میکند که با شروع صبح باز میشوند و چشمان محبوبش را به عنوان نمادی از زیبایی و بیهمتایی میبیند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به توصیف زیبایی شب و تأثیر آن بر احساساتش میپردازد. او انتظار دارد که شب با زیباییهایش، لحظهای طربآور و دلنشین را به او هدیه دهد. همچنین، زلف شب را به گرههایی تشبیه میکند که با شروع صبح باز میشوند و چشمان محبوبش را به عنوان نمادی از زیبایی و بیهمتایی میبیند.
هوش مصنوعی: وقتی شب فرامیرسد و تو با شادی و سرور به سراغ من میآیی، در نیمههای شب، صبح شادابی و خوشی را برای من به ارمغان میآوری.
هوش مصنوعی: زلف شب را یکی یکی باز کن، چشمت را مبر، که تو بسیار بینظیری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای روی تو چشم حسن را بینایی
یغماست مرا قبله گر از یغمائی
خندان گل سرخی و بت گویائی
زینست که از بتان تو بی همتائی
پاکی و منزهی و بی همتایی
کس را نرسد ملک بدین زیبایی
خلقان همه خفتهاند و درها بسته
یا رب تو در لطف بما بگشایی
ای دوست تر، از دو دیده و بینایی
ای آنکه ز پیش چشم ناپیدایی
آن روز که آمدی مرا دربایی
گر تا به قیامت تو غذانی (؟) نایی
در چشم منی روی بمن ننمائی
واندر دلمی هیچ بمن نگرائی
ای جان و دل و دیده و ای بینائی
چون از دل و دیده در کنارم نائی
گر می دو هزار رطل بر پیمایی
تا می نخوری نباشدت شیدایی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.