گنجور

 
 
 
ابوسعید ابوالخیر

دارم صنم چهره برافروخته‌ای

وز خرمن دهر دیده بر دوخته‌ای

او عاشق دیگری و من عاشق او

پروانه صفت سوختۀ سوخته‌ای

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
سنایی

با من دو هزار عشوه بفروخته‌ای

تا این دل من بدین صفت سوخته‌ای

تو جامهٔ دلبری کنون دوخته‌ای

این چندین عشوه از که آموخته‌ای

خاقانی

تا آتش عشق را برافروخته‌ای

همچون دل من هزار دل سوخته‌ای

این جور و جفا تو از که آموخته‌ای

کز بهر دل آتشین قبا دوخته‌ای

عطار

از تیرِ غمت بسی جگر دوخته‌ای

بر مشک خطت بسی جگر سوخته‌ای

مگذار که خطّ تو ز دستم بشود

چون دست مرا بدان خط آموخته‌ای

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مولانا

ای خورشیدی که چهره افروخته‌ای

از پرتو آن کمال آموخته‌ای

از جملهٔ اختران که افروخته‌ای

تو بیشتری که بیشتر سوخته‌ای

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه