مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴۷ وه وه که به دیدار تو چونم تشنه چندانکه ببینمت فزونم تشنه من بندهٔ آن دو لعل سیراب توام عالم همه زانست به خونم تشنه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عطش و اشتیاق خود برای دیدار معشوق سخن میگوید. او به شدت مشتاق است و هر بار که معشوق را میبیند، این تشنگی بیشتر میشود. او خود را بنده زیباییهای معشوق میداند و احساس میکند که این عشق او را به مرز جنون رسانده است.
هوش مصنوعی: چه خوب است که به خاطر دیدار تو اینقدر تشنهام که هرچه بیشتر تو را ببینم، عطشم بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: من خدمتگزار آن دو دانه زیبا و دلربا هستم و تمام دنیا به خاطر آنها میداند که من در عطش و تشنگی خون هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.