گنجور

 
 
 
اوحدالدین کرمانی

ای در دو نفس صد گنه از من دیده

وز فضل و کرم پردهٔ من ندریده

وای من بتر از هر چه به عالم بتر است

وای تو به تو از من بتر آمرزیده

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از اوحدالدین کرمانی
مولانا

ای سرو ز قامت تو قد دزدیده

گل پیش رخ تو پیرهن بدریده

بردار یکی آینه از بهر خدای

تا همچو خودی شنیده‌ای یا دیده

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
فصیحی هروی

دستش گل داغ از جگر ما چیده

یا ماه به دیده دست او مالیده

یا مهر سیاه‌پوش گردیده چو داغ

و آنگه به نیاز دست او بوسیده

قدسی مشهدی

ای همچو خرد در همه فن سنجیده

نام تو کس از من به بدی نشنیده

دشنام نویسی تو و من همچو دعا

برخوانم و بوسم و نهم بر دیده

سعیدا

ساقی آورد ساغری بگزیده

گفتا که بگیر ای ز من رنجیده

بگرفتم و نوشیدم و از خود رفتم

برخاسته و نشسته و خوابیده

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه