هوش مصنوعی: این ابیات بیانگر وابستگی عاطفی عمیق شاعر به معشوق است. شاعر میگوید که بدون حضور معشوق هیچ لذتی از زندگی نمیبرد و حتی کارهایی مثل نوشیدن شراب یا رقصیدن برایش بیمعناست، چرا که همه چیز در سایه وجود او رنگ و بویی خاص پیدا میکند. به عبارتی، عشق او به معشوق را پایهگذار همه احساسات و شادیهایش میداند.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات بیانگر وابستگی عاطفی عمیق شاعر به معشوق است. شاعر میگوید که بدون حضور معشوق هیچ لذتی از زندگی نمیبرد و حتی کارهایی مثل نوشیدن شراب یا رقصیدن برایش بیمعناست، چرا که همه چیز در سایه وجود او رنگ و بویی خاص پیدا میکند. به عبارتی، عشق او به معشوق را پایهگذار همه احساسات و شادیهایش میداند.
هوش مصنوعی: من بدون تو نمیدانم چگونه باده بنوشم و بدون تو نمیدانم چگونه عشق را تجربه کنم.
هوش مصنوعی: تو از دور مرا به رقص در میآوری، اما به خاطر اینکه نمیتوانم چهرهات را ببینم، نمیدانم چطور باید برقصم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آزار ترا گرچه نهادم گردن
غم خورد مرا غمم نخواهی خوردن
از محتشمی نیست مرا آزردن
تو محتشمی مرا چه باید کردن
یارب گل دینم از پژمردن
در عصمت خود دار گه جان بردن
در دل دارم میوه دل پروردن
ایمن کنم از خزان کافر مردن
ای دل چو نمینهد سپهرت گردن
نتوان به خروش و زور بخت آوردن
بر من چه بود جز که به کف خون خوردن
دیگر چه کنم دلا چه دانم کردن
ای دل غم را نهاد باید گردن
خو با غم روزگار باید کردن
شادی چه کنی که آن بعمری باشد
غم خور که همه وقت توانی خوردن
ای خاصیتِ لعل تو جان پروردن
تا کی ز سر زلف تو غارت کردن
چون من دو هزار عاشق بی سر و بن
هر دم سر زلفت فکند در گردن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.