گنجور

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
مهستی گنجوی

چندانکه بکار خویش وا می بینم

خود را بغم تو مبتلا می بینم

این طرفه، که در آینه دل، شب و روز

من مینگرم ولی ترا می بینم

سید حسن غزنوی

از عمر که بگذشت بلا می بینم

وز چرخ که برکشد جفا می بینم

از هجر در این میان وفا می بینم

باری ز کسان بین که چها می بینم

مولانا

از درد همیشه من دوا می‌بینم

در قهر و جفا لطف و وفا می‌بینم

در صحن زمین به زیر نه طاق فلک

بر هرچه نظر کنم ترا می‌بینم

شاه نعمت‌الله ولی

هر گه که دل از خلق جدا می‌ بینم

احوال وجود با نوا می‌ بینم

و آن لحظه که بی خود نفسی بنشینم

عالم همه سر به سر خدا می‌ بینم

اسیری لاهیجی

در هر چه نظر کنم ترا می بینم

من غیر تو از جهان کجا می بینم

هر نیک و بدی که در همه عالم هست

آئینه روی جانفزا می بینم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه