مانند قلم سپید کار سیهم
گر همچو قلم سرم بری سر ننهم
چون سر خواهم به ترک سر خواهم گفت
چون با سر خود ز سر او شرح دهم
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
مانند قلم سپید کار سیهم
گر همچو قلم سرم بری سر ننهم
چون سر خواهم به ترک سر خواهم گفت
چون با سر خود ز سر او شرح دهم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر کوزه که بیخود به دهان باز نهم
گوید بشنو تا خبری باز دهم
من همچو تو بوده ام درین کوی ولی
نه نیست همی گردم ونه باز رهم
از خطّ تو شد بنفشه را پشت بخم
و آمد ز پریشانی از آن سان برهم
کز زلف تواش باز نمی دانستم
چون دیدمشان در پس گوش تو بهم
چون میکشد آن طیرهٔ خورشید و مهم
من نیز به ذل و حیف تن در ندهم
باری دو سه بوسه بر دهانش بدهم
وانگه بکشد چو میکشد بر گنهم
بنشسته بدیم ما دو شهباز به هم
کردیم به کوه و دشت پرواز بهم
هر یک به رهی دگر برون افتادیم
تا خود به کجا رسیم ما باز به هم
گر دل بهوای گوهر و در ندهم
بر جان غم غرق و زحمت پرندهم
تا مرغ دل از دانه شهوت نپرد
از دام چهار تیر عنصر نرهم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.