گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
اوحدالدین کرمانی

تا ظن نبری که من کمت می‌بینم

بی‌زحمت دیده هر دمت می‌بینم

ممکن نبود که شرح آن نتوان داد

آن شادی‌ها که از غمت می‌بینم

سعدی

می‌آیی و لطف و کرمت می‌بینم

آسایش جان در قدمت می‌بینم

وآن وقت که غایبی همت می‌بینم

هر جا که نگه می‌کنمت می‌بینم

جهان ملک خاتون

می‌آیی و لطف و کرمت می‌بینم

آسایش جان در قدمت می‌بینم

آن وقت که غایبی همت می‌بینم

هرجا که نگه می‌کنمت می‌بینم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه