ای که جانها خاک پایت صورت اندیش آمدی
دست بر در نه درآ در خانه خویش آمدی
نیست بر هستی شکستی گرد چون انگیختی
چون تو پس کردی جهان چونی چو واپیش آمدی
در دو عالم قاعده نیش است وآنگه ذوق نوش
تو ورای هر دو عالم نوش بینیش آمدی
خویش را ذوقی بود بیگانه را ذوق نوی
هم قدیمی هم نوی بیگانه و خویش آمدی
بر دل و جان قلندر ریش و مرهم هر دو تو
فقر را ای نور مطلق مرهم و ریش آمدی
کیش هفتاد و دو ملت جمله قربان تواند
تا تو شاهنشاه باقربان و باکیش آمدی
ای که بر خوان فلک با ماه همکاسه شدی
ماه را یک لقمه کردی کآفتابیش آمدی
عقل و حس مهتاب را کی گز تواند کرد لیک
داندی خورشید بیگز کز مهان بیش آمدی
عشق شمس الدین تبریزی که عید اکبر است
کی تو را قربان کند چون لاغری میش آمدی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حضور و مقام بلند یک شخصیت معنوی یا الهی میپردازد. شاعر از ویژگیهای این شخصیت میگوید که فراتر از دو عالم است و با چشمی خاص به هستی نگاه میکند. او را به عنوان منبع عشق و روشنی معرفی میکند که همه موجودات به او نیاز دارند. همچنین، اشاره شده که او چنان مقام بالایی دارد که حتی دنیای ماده و طبیعت نیز تحت تأثیر او قرار میگیرد. شعر به وحدت و ارتباط عمیق این شخصیت با همه موجودات و اقوام اشاره میکند و نشان میدهد که او مرهمی بر دردها و مشکلات تمامی انسانهاست. در نهایت، به نوعی شگفتی از قربانی شدن در برابر این نور مطلق اشاره میشود.
هوش مصنوعی: ای کسی که جانها به پای تو افتادهاند و به تو فکر میکنند، چرا فقط در درب خانهام ایستادهای؟ حالا زمان آن رسیده که به خانه خودت وارد شوی.
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ چیزی نمیتواند وجود را تحت تاثیر قرار دهد. وقتی تو خود را از آنچه که هستی دور میکنی و به گذشته برمیگردی، دنیا چگونه خواهد بود؟
هوش مصنوعی: در هر دو دنیا، اصل و قاعده بر اساس تلخی و آسیب است، اما لذت و شادی تو فراتر از این دو جهان وجود دارد و به گونهای است که از بیدرد و بینیش آمدهای.
هوش مصنوعی: خودت نسبت به زیباییها و لذتها احساس خاصی داری، اما دیگران هم به چیزهای تازه و قدیمی توجه دارند. وقتی که به جمع ما میآیی، هم خودی و هم بیگانه درک خاصی از زیباییها دارند.
هوش مصنوعی: ای نور مطلق، تو برای دل و جان قلندر به مانند مرهم و زخم میباشی. فقر و تهیدستی در وجود او آشکار است و تو به او آرامش و درمان میبخشی.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به عظمت و ارزشمندی وجود کسی اشاره میکند که به مقام و منزلتی بالاتر از تمامی ملتها و قومها میرسد. او میگوید که همه اقوام و ملل آماده فدای او و خدمت به او هستند، چرا که او همانطور که در مقام شاهنشاهی است، ویژگیها و صفات بارز دیگری نیز دارد که او را از دیگران متمایز میکند.
هوش مصنوعی: ای کسی که در سفره آسمان با ماه همدوش و همنوشی، تو ماه را به لقمهای تبدیل کردی و با تابش نور خورشید به آن جلوهای دیگر بخشیدی.
هوش مصنوعی: عقل و درک انسانی نمیتواند به خوبی زیبایی مهتاب را درک کند، اما خورشید خود میداند که از همه چیز بزرگتر و قویتر است و درخششاش از همه چیز بیشتر است.
هوش مصنوعی: عشق شمس الدین تبریزی که بزرگترین و مهمترین لحظه زندگی است، چگونه میتواند کسی را قربانی کند در حالی که تو مانند میشی لاغر و ضعیف به او نزدیک شدهای؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.