گنجور

 
مولانا

روشنی خانه تویی خانه بمگذار و مرو

عشرت چون شکر ما را تو نگهدار و مرو

عشوه دهد دشمن من عشوه او را مشنو

جان و دلم را به غم و غصه بمسپار و مرو

دشمن ما را و تو را بهر خدا شاد مکن

حیله دشمن مشنو دوست میازار و مرو

هیچ حسود از پی کس نیک نگوید صنما

آنج سزد از کرم دوست به پیش آر و مرو

همچو خسان هر نفسی خویش به هر باد مده

وسوسه‌ها را بزن آتش تو به یک بار و مرو

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
غزل شمارهٔ ۲۱۴۳ به خوانش عندلیب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۲۱۴۳ به خوانش فتانه صانعی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم