صبح است و صبوح است بر این بام برآییم
از ثور گریزیم و به برج قمر آییم
پیکار نجوییم و ز اغیار نگوییم
هنگام وصال است بدان خوش صور آییم
روی تو گلستان و لب تو شکرستان
در سایه این هر دو همه گلشکر آییم
خورشید رخ خوب تو چون تیغ کشیدهست
شاید که به پیش تو چو مه شبسپر آییم
زلف تو شب قدر و رخ تو همه نوروز
ما واسطه روز و شبش چون سحر آییم
این شکل ندانیم که آن شکل نمودی
ور زانک دگرگونه نمایی دگر آییم
خورشید جهانی تو و ما ذره پنهان
درتاب در این روزن تا در نظر آییم
خورشید چو از روی تو سرگشته و خیرهست
ما ذره عجب نیست که خیره نگر آییم
گفتم چو بیایید دو صد در بگشایید
گفتند که این هست ولیکن اگر آییم
گفتم که چو دریا به سوی جوی نیاید
چون آب روان جانب او در سفر آییم
ای ناطقه غیب تو برگوی که تا ما
از مخبر و اخبار خوشت خوش خبر آییم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساساتی چون عشق و زیبایی اشاره میکند. شاعر از صبح و سرخی آن صحبت میکند و به سرگردانی در عالم وجود و جستجوی وصال معشوق میپردازد. او توصیفاتی زیبا از محبوبش ارائه میدهد و از زیبایی و تأثیر آن بر روح و روانش میگوید. شاعر به تمثیلهای طبیعی اشاره میکند و از شب و روز به عنوان نمادهای عشق و وصال یاد میکند. در انتها، او از قدرت کلام و خبر خوشی که از محبوبش میخواهد سخن میگوید. 전체 شعر حاکی از جستوجوی ارتباط عمیق با معشوق و درک زیباییهای عشق است.
هوش مصنوعی: صبح شده و زمان خوشی است. از نشانههای بد و مشکلات دور شده و به سمت آرامش و خوبی پیش برویم.
هوش مصنوعی: ما درخواستی برای جنگ و نبرد نداریم و درباره دیگران سخن نمیگوییم. اکنون زمان وصال است و باید با زیبایی و شادی به این لحظه خوش بیاییم.
هوش مصنوعی: صورت تو مانند گلستان است و لبهای تو همچون شکر میباشند. در سایه این دو زیبایی، ما همگی به استقبال شادی و لذت میآییم.
هوش مصنوعی: خورشید چهرهی زیبای تو مانند تیغی بران و تیز است، شاید من هم مانند ماه شبپوش به پیش تو بیایم.
هوش مصنوعی: موی تو به اندازه شب قدر با ارزش است و چهرهات مانند نوروز، روز تازه و با طراوتی را به ارمغان میآورد. ما در میان روز و شب، مانند سحر به دنبال تو خواهیم آمد.
هوش مصنوعی: ما نمیدانیم که این ظاهر چه شکلی است، اما اگر تو به طور متفاوتی ظاهر شوی، ما نیز تغییر خواهیم کرد.
هوش مصنوعی: تو همچون خورشیدی هستی که در جهان میتابی و ما مانند ذراتی هستیم که در این نور پنهانیم؛ ما باید از این روزن به تو برسیم تا ظاهر شویم و در نظر آييم.
هوش مصنوعی: خورشید وقتی که به زیبایی تو نگاه میکند، گیج و حیران است. بنابراین ما هم تعجبی نداریم که محو تماشای تو شویم.
هوش مصنوعی: گفتم وقتی بیایید، درهای زیادی را باز کنید. آنها پاسخ دادند که این کار ممکن است، اما اگر ما بیاییم.
هوش مصنوعی: گفتم که مانند دریا، آب به سمت جوی نمیرود، اما وقتی که آب روان به سفر میرود، به سوی او میآید.
هوش مصنوعی: ای سخنگوی پنهان، سخن بگو تا ما از اخبار خوشحال کننده باخبر شویم و از مطالب جالب آگاه گردیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.