گنجور

 
مولانا

امروز بحمدالله از دی بترست این دل

امروز در این سودا رنگی دگرست این دل

در زیر درخت گل دی باده همی‌خورد او

از خوردن آن باده زیر و زبرست این دل

از بس که نی عشقت نالید در این پرده

از ذوق نی عشقت همچون شکرست این دل

بند کمرت گشتم ای شهره قبای من

تا بسته بگرد تو همچون کمرست این دل

از پرورش آبت ای بحر حلاوت‌ها

همچون صدفست این تن همچون گهرست این دل

چون خانه هر مؤمن از عشق تو ویران شد

هر لحظه در این شورش بر بام و درست این دل

شمس الحق تبریزی تابنده چو خورشیدست

وز تابش خورشیدش همچون سحرست این دل

 
 
 
ربات تلگرامی عود
غزل شمارهٔ ۱۳۴۱ به خوانش نازنین بازیان
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
اشکالات خوانش

بیت اول،مصرع اول،دی،به معنی دیروز میباشدودرست تلفظ نشده.

فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم