گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان.

«لا» نه چنانست که مشرکان و منکران بعث میگویند أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ (۱) سوگند میخورم باین شهر مکه.

وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ (۲) و تو دست در گشاده‌ای درین شهر.

وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ (۳) و بهر زاینده و زاده و نازاینده.

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ بیافریدیم مردم را فِی کَبَدٍ (۴) در رنج و سختی بر کار ایستاده.

أَ یَحْسَبُ می‌پندارد او أَنْ لَنْ یَقْدِرَ عَلَیْهِ أَحَدٌ (۵) که کس با او برنیاید.

یَقُولُ میگوید: أَهْلَکْتُ مالًا لُبَداً (۶) در دشمنی محمد مال فراوان برهم نفقه کردم.

أَ یَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌ (۷) می‌پندارد او که اللَّه را نمی‌دید که نفقه میکرد.

أَ لَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ (۸) نه او را دو چشم بینا آفریدیم؟!

وَ لِساناً وَ شَفَتَیْنِ (۹) و زبانی گویا و دو لب؟

وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ (۱۰) و راه نمودیم او را بدو راه؟

فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ (۱۱) نیز خویشتن را در آن عقبه نیفکنده است؟

وَ ما أَدْراکَ مَا الْعَقَبَةُ (۱۲) و چه دانی تو که آن عقبه صراط چیست؟

فَکُّ رَقَبَةٍ (۱۳) سبب نجات از آن عقبه گشادن گردنی است.

أَوْ إِطْعامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ (۱۴) یا طعام دادن در روزی با گرسنگی.

یَتِیماً ذا مَقْرَبَةٍ (۱۵) خاصّه یتیمی که خویشاوند بود.

أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ (۱۶) یا درویشی که در خاک افتاده بود.

ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یا آنکه از گرویدگان بود وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ و یکدیگر را بشکیبایی اندرز می‌کنند وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (۱۷) و یکدیگر را ببخشودن وصیّت می‌کنند.

أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ (۱۸) ایشانند اصحاب راست دست با یمن و با برکت.

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا و ایشان که کافر شدند بسخنان ما، هُمْ أَصْحابُ الْمَشْأَمَةِ (۱۹) ایشانند اصحاب چپ دست بر خویشتن شوم‌

عَلَیْهِمْ نارٌ مُؤْصَدَةٌ (۲۰) بر ایشان طبقی پوشیده و بسر فرا افکنده آتشی تافته.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode