گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بنام خداوند فراخ بخشایش مهربان‌

حم (۱) وَ الْکِتابِ الْمُبِینِ (۲) باین نامه پیدا کننده حق از باطل‌ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ، ما فرو فرستادیم این نامه را در شبی با برکت خیر افزای، إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ (۳) که ما می‌آگاه کنیم خلق را باین نامه.

فِیها یُفْرَقُ درین شب حکم کنند و بر جای خویش بنهند، کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ (۴) هر فرمانی نیکو و کاری راست.

أَمْراً مِنْ عِنْدِنا بفرمان از نزدیک ما، إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ (۵) ما فرو فرستیم این شب فرشتگان خویش.

رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ، به بخشایشی از خداوند تو، إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (۶) که او خداوندیست شنوا و دانا.

رَبِّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما، خداوند آسمان‌ها و زمین و هر چه میان آن، إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ (۷) اگر خداوندان یقین‌اید بی‌گمان بدانید که چنین است.

لا إِلهَ إِلَّا هُوَ نیست خدایی جز او، یُحْیِی وَ یُمِیتُ، زنده میکند و میمیراند رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبائِکُمُ الْأَوَّلِینَ (۸) خداوند شماست و خداوند پدران پیشینیان شما. بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ (۹) آری ایشان در گمان خویش بازی میکنند.

فَارْتَقِبْ، چشم دار، یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِینٍ (۱۰) آن روز که آسمان دودی آرد آشکارا.

یَغْشَی النَّاسَ پیچد در مردمان، هذا عَذابٌ أَلِیمٌ (۱۱) اینست عذابی دردنمای.

رَبَّنَا اکْشِفْ عَنَّا الْعَذابَ خداوند ما، باز بر از ما این عذاب، إِنَّا مُؤْمِنُونَ (۱۲)، که ما بگرویدیم.

أَنَّی لَهُمُ الذِّکْری‌ ایشان را آن گه از کجا جای پند پذیرفتن است و چه جای عتاب نیوشیدن است، وَ قَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِینٌ (۱۳) و بایشان آمد فرستاده‌ای آشکارا.

ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ، آن گه برگشتند از او، وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ (۱۴) و گفتند بشریست مجنون، در وی آموخته آنچه میخواهد و میگوید.

إِنَّا کاشِفُوا الْعَذابِ قَلِیلًا، ما عذاب می‌بازبریم از شما یک چندی اندک، إِنَّکُمْ عائِدُونَ (۱۵) و شما می‌بازگردید با کفر.

یَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْکُبْری‌ آن روز که برکوبیم بر کوفتن مهترین، إِنَّا مُنْتَقِمُونَ (۱۶) ما کین ستانیم از ایشان.

وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ، و بیازمودیم پیش از ایشان قوم فرعون وَ جاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِیمٌ (۱۷) و بایشان آمد فرستاده‌ای پاک راست نیکو آزاده.

أَنْ أَدُّوا إِلَیَّ عِبادَ اللَّهِ، گفت با من دهید بندگان خدای، إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ (۱۸) که من بشما رسولی استوارم.

وَ أَنْ لا تَعْلُوا عَلَی اللَّهِ، و که باللّه گردن مکشید، إِنِّی آتِیکُمْ بِسُلْطانٍ مُبِینٍ (۱۹) که من بشما برهانی آشکارا آورم.

وَ إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ (۲۰). و من می‌فریاد جویم بخداوند خویش و خداوند شما که مرا بکشید بسنگ.

وَ إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِی فَاعْتَزِلُونِ (۲۱) و اگر بنگروید بمن از من بازشید و مرا فروگذارید.

فَدَعا رَبَّهُ، پس موسی خداوند خویش را خواند و گفت، أَنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ (۲۲) اینان گروهیند که بنه خواهند گروید.

فَأَسْرِ بِعِبادِی لَیْلًا، بندگان مرا بشب بر، إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ (۲۳) که دشمن پس شما بیرون خواهد آمد، بر پی شما.

وَ اتْرُکِ الْبَحْرَ رَهْواً و دریا را هم چنان آرمیده گذار، إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ (۲۴) که ایشان قومی‌اند بآب کشتنی.

کَمْ تَرَکُوا، چند فرو گذاشتند، مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ (۲۵) از رزان و چشمه‌ها.

وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ کَرِیمٍ (۲۶) و کشت‌زارها و نشستن‌گاههای نیکو بشکوه.

وَ نَعْمَةٍ کانُوا فِیها فاکِهِینَ (۲۷) و تن آسانی که در آن بودند، شادان و نازان و خندان.

کَذلِکَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرِینَ (۲۸) آن را هم چنان آراسته و ساخته از ایشان بازمانده، دادیم در دست قومی دیگر.

فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ نه آسمان بایشان بگریست و نه زمین، وَ ما کانُوا مُنْظَرِینَ (۲۹) و نه ایشان را هیچ درنگ دادند.

وَ لَقَدْ نَجَّیْنا بَنِی إِسْرائِیلَ، برهانیدیم فرزندان یعقوب را، مِنَ الْعَذابِ الْمُهِینِ (۳۰) از عذاب خوار کننده.

مِنْ فِرْعَوْنَ، از فرعون، إِنَّهُ کانَ عالِیاً مِنَ الْمُسْرِفِینَ (۳۱) که او برتری بود از گزاف کاران.