گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ و از نشانه‌های او آنست که بیافرید شما را از خاکی ثُمَّ إِذا أَنْتُمْ بَشَرٌ پس اکنون شما مردمانید تَنْتَشِرُونَ (۲۰) می‌پراکنید و پراکنده می‌زیید.

وَ مِنْ آیاتِهِ و از نشانه‌های اوست أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً که بیافرید شما را هم از شما جفتانی، لِتَسْکُنُوا إِلَیْها تا با ایشان آرامید وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً و میان شما مهری ساخت و مهربانی، إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ در آن نشانه‌های است، لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (۲۱)گروهی را که دراندیشند.

وَ مِنْ آیاتِهِ و نشانه‌های اوست خَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ آفرینش آسمانها و زمین وَ اخْتِلافُ أَلْسِنَتِکُمْ وَ أَلْوانِکُمْ و اختلاف زبانهای شما و گوناگون رنگهای شما. إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْعالِمِینَ (۲۲) درین نشانه‌های است جهانیان را.

وَ مِنْ آیاتِهِ و از نشانهای اوست مَنامُکُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ خفتن شما بشب و روز وَ ابْتِغاؤُکُمْ مِنْ فَضْلِهِ و جستن شما از روزی او و بخشیده او إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ (۲۳) در آن نشانه‌های است ایشان را که بشنوند.

وَ مِنْ آیاتِهِ و از نشانهای توانایی و یگانگی اوست یُرِیکُمُ الْبَرْقَ که مینماید شما را درخش خَوْفاً وَ طَمَعاً بیم و امید را وَ یُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ ماءً و فرو میفرستد از آسمان آبی فَیُحْیِی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها تا زنده میکند بآن زمین را پس مرگ آن إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۲۴) در آن نشانه‌های است ایشان را که دریابند.

وَ مِنْ آیاتِهِ و از نشانه‌های اوست أَنْ تَقُومَ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ بِأَمْرِهِ که آسمان و زمین می‌پاید ایستاده بفرمان او ثُمَّ إِذا دَعاکُمْ دَعْوَةً پس آن گه که خواند شما را یک خواندن مِنَ الْأَرْضِ إِذا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ (۲۵) آن گه شما می‌بیرون آئید از زمین.

وَ لَهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ و او راست هر چه در آسمانها و زمینها کس است کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ (۲۶) همه او را بفرمان است.

وَ هُوَ الَّذِی یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ اوست که آفریده می‌آرد از آغاز و آن را زنده کند باز، وَ هُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ و آن بر وی آسانست وَ لَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلی‌ و او راست آن صفت برتری و یگانگی فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ در آسمانها و زمین وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (۲۷) و اوست آن توانای دانا.

ضَرَبَ لَکُمْ مَثَلًا مثلی زد شما را مِنْ أَنْفُسِکُمْ هم از شما هَلْ لَکُمْ مِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ مِنْ شُرَکاءَ شما را از بردگان شما هیچ انباز هست فِی ما رَزَقْناکُمْ در آن که من شما را دادم از مال دنیا، فَأَنْتُمْ فِیهِ سَواءٌ که شما با بردگان شما در آن مال و نعمت انبازان باشید یکسان تَخافُونَهُمْ تا بترسید از بندگان خویش کَخِیفَتِکُمْ أَنْفُسَکُمْ چنان که آزاد ترسد از انباز آزاد کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۲۸) چنین گشاده و روشن سخنان خویش میفرستیم ایشان را که دریابند.

بَلِ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَهْواءَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ، و ستمکاران بر پی دل آورد و خرد پرستیدن خود می‌روند بنادانی فَمَنْ یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ پس کیست که راه نماید گم کرده اللَّه را وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِینَ (۲۹) و ایشان را فریادرسی و راه‌نمایی نیست.

فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ آهنگ خویش و روی خویش راست دار دین را حَنِیفاً پاک و یکتاگوی فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها نهاد خدای که مردمان را بر ان نهاد و آن آفرینش که ایشان را بآن آفرید، لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ جدا کردن و بگردانیدن نیست دین خدای را ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ دین اسلام است دین پاک و کیش راست و بپای وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ (۳۰) لکن بیشتر مردمان نمیدانند.

مُنِیبِینَ إِلَیْهِ روی و آهنگ خویش این دین را راست دارید با گردیدگان بدل با اللَّه وَ اتَّقُوهُ و بترسید از خشم او وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ و نماز بپای دارید، وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ (۳۱) و از انباز جویندگان میباشید اللَّه را.

مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ مباش از ایشان که از دین خود جدا شدند وَ کانُوا شِیَعاً و جوک جوک گشتند پراکنده در دین، کُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ (۳۲) هر جوکی بآنچه در دست ایشان است و پیش ایشانست از پسندیده خود شاداند و خرم.

وَ إِذا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ و هر گاه که بمردمان رسد گزندی و رنجی دَعَوْا رَبَّهُمْ خوانند خداوند خویش را مُنِیبِینَ إِلَیْهِ بازو گشته بدل ثُمَّ إِذا أَذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً پس، آن گه که بچشاند ایشان را بخشایشی از خویشتن إِذا فَرِیقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ (۳۳) آن گه گروهی از ایشان با خداوند خود انباز می‌آورند و آزادی بر اسباب میسازند.

لِیَکْفُرُوا بِما آتَیْناهُمْ تا بآن نعمت که ایشان را دادیم و فرج که نمودیم کافر می‌شوند فَتَمَتَّعُوا گوی برخورید و روزگار فرا سر برید، فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (۳۴) آری آگاه شوید.

أَمْ أَنْزَلْنا عَلَیْهِمْ سُلْطاناً یا بر ایشان نامه فرستادیم که آن را بحجّت گیرند فَهُوَ یَتَکَلَّمُ که آن نامه می سخن گوید و می‌گواهی دهد، بِما کانُوا بِهِ یُشْرِکُونَ (۳۵) که آن انبازی که ایشان میگویند خدای را راست است یا چنان است.

وَ إِذا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً و هر گه که بچشانیم مردمان را بخشایشی فَرِحُوا بِها شاد شوند بآن وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ و اگر بایشان رسد بدی بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ بآنچه دستهای ایشان پیش فرا فرستاد إِذا هُمْ یَقْنَطُونَ (۳۶) ایشان نومید می‌باشند.

أَ وَ لَمْ یَرَوْا نمی‌بینند أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ که اللَّه فراخ میگستراند روزی او را که خواهد وَ یَقْدِرُ و باندازه فرو میگیرد إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (۳۷) در آن نشانه‌هایی است ایشان را که بگروند.