گنجور

 
میبدی

قوله تعالی: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ» اللَّه تعالی بر است کاری می فرماید و بنیکو کاری، «وَ إِیتاءِ ذِی الْقُرْبی‌» و بخشیدن خویشاوندان را و برّ با ایشان، «وَ یَنْهی‌ عَنِ الْفَحْشاءِ» و باز زند از بخل و دشنام و زشت کاری، «وَ الْمُنْکَرِ» و از کار و سخن ناسزا و گواهی بدروغ، «وَ الْبَغْیِ» و از فزونی جست، «یَعِظُکُمْ» پند می‌دهد شما را، «لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (۹۰)» تا مگر پند گیرید و حق دریابید.

«وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ» و باز آئید خدای را به پیمان او، «إِذا عاهَدْتُمْ» چون پیمان بندید با او، «وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ» و سوگندان خویش مشکنید، «بَعْدَ تَوْکِیدِها» پس آن که آن را محکم کردید، «وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلًا» و خدای تعالی را بر خود گواه گرفتید و میانجی، «إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ (۹۱)» اللَّه تعالی می‌داند آنچ شما می‌کنید.

«وَ لا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَها» و چنان که آن زن مباشید که پشم رشته خویش باز شکافت و باز گشاد، «مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکاثاً» پس آنک تافت ناتافت کرد پاره پاره، «تَتَّخِذُونَ أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ» می‌درایستید و سوگندان خویش‌ می‌خیانت را حیلت سازید، «أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبی‌ مِنْ أُمَّةٍ» از بهر آنک گروهی توانگرتراند و با توان‌تر از گروهی، «إِنَّما یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ» آن کس که شما را می‌آزماید آن آزماینده اللَّه تعالی است، «وَ لَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ» و پیدا خواهد کرد روز قیامت ناچاره شما را، «ما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ (۹۲)» نهان آنچ اللَّه تعالی دانست در جدای جدایی شما در احوال.

«وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ» و اگر اللَّه خواستی، «لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً واحِدَةً» شما را یک امّت کردی یک گروه یک دین یک حال، «وَ لکِنْ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ» لکن بی راه میکند او را که خواهد و با راه می‌آورد او را که خواهد، «وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۹۳)» و حقّا که شما را بخواهند پرسید از آنچ می‌کنید.

«وَ لا تَتَّخِذُوا أَیْمانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ» و سوگندان خویش چاره کژی مسازید در میان خویش، «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها» بخیزد پای و گام از جای پس آن که محکم بود بر جای، «وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ» و بد عذاب بچشید بآنچ بر گشتید از راه خدا، «وَ لَکُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ (۹۴)» و شما راست عذابی بزرگ.

«وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلًا» بدین خدای بهایی اندک مخرید، «إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ» آنچ بنزدیک خداست، «هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۹۵)» شما را آن به اگر دانید.

«ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ» آنچ بنزدیک شماست این جهانی آن بسر آید، «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» و آنچ بنزدیک اللَّه تعالی است آن جهانی پاینده است، «وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا» و براستی که پاداش دهد ایشان را که شکیبایی کردند، «أَجْرَهُمْ» بمزد ایشان، «بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (۹۶)» بنیکوتر چیزی که می‌کردند.

«مَنْ عَمِلَ صالِحاً» هر که کار نیک کند، «مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی‌» از مرد یا از زن، «وَ هُوَ مُؤْمِنٌ» پس آنک گرویده است، «فَلَنُحْیِیَنَّهُ» براستی که وی را زنده داریم، «حَیاةً طَیِّبَةً» بزندگانی خوش پاک، «وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ» و براستی که پاداش دهم بمزد ایشان، «بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ (۹۷)» بنیکوتر چیزی که میکردند.

«فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ» چون خواهی که قرآن خوانی، «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ (۹۸)» استعاذت کن بخدای تعالی از دیو نفریده «إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا» که او را دسترسی نیست بر ایشان که گرویده‌اند، «وَ عَلی‌ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (۹۹)» و بخداوند خویش پشتی دارند.

«إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ» دست رس او بر ایشانست که باو می‌گویند و خشنودی او می‌جویند و طاعت او می‌ورزند، «وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ (۱۰۰)» و ایشان که او را انباز می‌گیرند با خدای تعالی.

«وَ إِذا بَدَّلْنا آیَةً مَکانَ آیَةٍ» و هنگامی که آیتی از قرآن بدل فرستیم بجایگاه آیتی، «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما یُنَزِّلُ» و اللَّه تعالی داناتر بهر چه فرو فرستد، «قالُوا إِنَّما أَنْتَ مُفْتَرٍ» گویند که این تو می‌نهی و دروغ می‌سازی، «بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۱۰۱)» نه چنانست بیشتر ایشان نادانان‌اند.

«قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ» گوی فرو آورد آن را جبرئیل، «مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ» از خداوند تو براستی و سزا، «لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا» تا مؤمنانرا دل و قدم بر جای می‌دارد، «وَ هُدیً وَ بُشْری‌ لِلْمُسْلِمِینَ (۱۰۲)» و راهنمونی و بشارتی‌ گردن نهادگان را.

«وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ» و می‌دانیم که ایشان می‌گویند، «إِنَّما یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ» که این قرآن مردمی درو می‌آموزد، «لِسانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ» سخن این کس که ایشان قرآن با وی می‌گردانند اعجمی است، «وَ هذا لِسانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ (۱۰۳)» و این لغتیست تازی آشکارا پیدا کننده.

«إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ» ایشان که بنمی‌گروند بسخنان اللَّه تعالی، «لا یَهْدِیهِمُ اللَّهُ» راه نخواهد نمود اللَّه تعالی ایشان را، «وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ (۱۰۴)» و ایشانراست عذابی درد نمای.

«إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ» ایشان دروغ سازند، «الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ» که نگرویده‌اند بسخنان خدای تعالی، «وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ (۱۰۵)» و دروغ زنان ایشانند.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode